وب سایت آواره مرگ


وب سایت آواره مرگ
Avareh Marg Copyright © 1390 - 1394 All right reserved

 

Those we love don't go away

they walk beside us every day

unseen

unheard

still near

still loved

still missed and still very dear

 

اونایی که ما عاشقشون هستیم

هیچ وقت از ما دور نمیشوند

هروز در کنار ما راه میروند

اما دیده نمیشوند …

شنیده نمی شوند و هنوز نزدیک …

و هنوز عاشق …

وهنوز دلتنگ و خیلی عزیز …



†??'§ : آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش, آواره, مرگ, باز, هم, بی, کسی, رو, چاره, کردیم, avarehmarg,
20 / 3 / 1392
11:41 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

داستان عاشقانه جمله جادویی

مدت زیادی از زمان ازدواجشان می‌گذشت و طبق معمول زندگی فراز و نشیب‌های خاص خودش را داشت.

یک روز زن که از ساعت‌های زیاد کار شوهر عصبانی بود و همه چیز را از هم پاشیده می‌دید، زبان به شکایت گشود و باعث ناامیدی شوهرش شد.
مرد پس از یک هفته سکوت همسرش، با کاغذ و قلمی‌در دست به طرف او رفت و پیشنهاد کرد هر آنچه را که باعث آزارشان می‌شود را بنویسید و در مورد آن‌ها بحث و تبادل نظر کنند.
 
زن که گله‌های بسیاری داشت بدون اینکه سرخود را بلند کند، شروع کرد به نوشتن.
مرد پس از نگاهی عمیق و طولانی به همسر، نوشتن را آغاز کرد.
یک ربع بعد با نگاهی به یکدیگر کاغذ‌ها را رد وبدل کردند. مرد به زن عصبانی و کاغذ لبریز از شکایت خیره ماند…
اما زن با دیدن کاغذ شوهر،خجالت زده شد و به سرعت کاغذ خود را پاره کرد.
شوهرش در هر دو صفحه این جمله را تکرار کرده بود:
"دوستت دارم عزیزم"


†??'§ : آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش, آواره, مرگ, باز, هم, بی, کسی, رو, چاره, کردیم, avarehmarg,
18 / 3 / 1392
1:38 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

کنج گلویم...

 

کنج گلویم قبرستانی است پر از احساس هایی که زنده به گور شده اند

    به نام بغض

ترکت می کنم و تنهایت می گذارم تا بیش از این انرژی ات را صرف نکنی...

برای صادقانه دروغ گفتن خالصانه خیانت کردن و عاشقانه بی وفایی کردن

وچه حس پوچی بود که می پنداشتم لایق اعتمادی....

بر گفته از وب کلبه تنهایی من - مهدیه



†??'§ : آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش, آواره, مرگ, باز, هم, بی, کسی, رو, چاره, کردیم, avarehmarg,
16 / 3 / 1392
7:58 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

چشم تو….

هـــر چـــه مـــی نــگــرم

هــمــه جــهــان
 در چـشـم تــــــــــوسـت
  یکـی بیـایـد دوبـاره
 منظومـه شـمسـی را بـرای من
تـعـریـفـــ کنـد …
 



†??'§ : آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش, آواره, مرگ, باز, هم, بی, کسی, رو, چاره, کردیم, avarehmarg, چشم تو…, ,
15 / 3 / 1392
11:44 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

یـه پـسـرایـــی هـسـتـن….


یه پسرایی هستن که . . .

صدای خنده هاشون تو خیابون میپیچه

شلواراشون نه خیلی براشون بزرگه نه خیلی کوچیک

ابروهاشون فابریک خودشونه

همونایی که نه لکسوز دارن نه کمـری ..!

اما مـرام دارن

چشمشون همه جا کار نمی کنه

و دنبال موی بلوند و چشم آبی نیستن

پسرایی که موزیکـ های خارجی رو بدون معنی کردن حفظ نمیکنن

پُــــز نمیـــــــدن

پاتوق شون مهمونی و شیشه و انواع مشروبی جات نیست

آره رفیـق ..!

اونایی که تکیه کلامشون معرفته

بی ریا، با خدا، مهـربون و با مسئولیتن

آدم میتــونه بهشون تکیه کنه

کنارشـون آرامش داری

کنـارش باشی یا نباشی حواسش به بقیه دخترا نیست

و آدم ها رو مثل هـم نمی بینن

این جور پسرا خیلی مـردن

خیلی تکن، خیلی خاصن …

خیلی شوخن و جنگولکـ بازی در میـارن

ولی احساس شون قویه

 

 

 

آه که بکشن خدا دنیا رو واسشون زیر و رو میکنه ..!!




†??'§ : آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش, آواره, مرگ, باز, هم, بی, کسی, رو, چاره, کردیم, avarehmarg,
9 / 3 / 1392
11:17 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

شوکه


من میگفتم که تو شاید

به این عشقم قانع میشی

بی خبر ازاینکه واسه

عشقمون یه مانع میشی

 

من امید داشتم که روزی

می رسم به دلخوشی هام

دیگه تغییری نمیده

هیچی رو گفتن حرفام

 

اعتقاد داشتی که ازتوو

فکر وذکرم میره یادت

حتی فک(ر) نکردی شاید

بشکنم با اعتقادت

 

شوکه ام از کار قلبت

حال این دلم وخیمه

لب رولب دوختم یه گوشه

این نشون از بی کسیمه

 


خیلی محبوبی تو قلبم

توی تک تک دقایق

خیلی زود دیر شد واما

باز میخوامت مثه سابق



†??'§ : آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش, آواره, مرگ, باز, هم, بی, کسی, رو, چاره, کردیم, avarehmarg,
26 / 2 / 1392
9:5 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

آواره

 

نیمه‌شب بود و ... غمی تازه نفس

ره خوابم زد و... ماندم بیدار

ریخت از پرتو لرزنده شمع؛

سایه‌ی دسته گلی بر دیوار.

 

همه گل بود... ولی روح نداشت!

سایه‌ای مضطرب و لرزان بود...

چهره‌ای سرد و غم‌انگیز و... سیاه

گوئیا مرده‌ی سرگردان بود.

 

شمع خاموش شد از تندی باد

اثر از سایه به دیوار نماند

کس نپرسید: کجا رفت؟  که بود؟

که دمی چند در اینجا گذراند!

 

این منم خسته در این کلبه‌ی تنگ

جسم درمانده‌ام از روح جداست

من اگر سایه‌ی خویشم یا رب...

روح آواره‌ی من کیست؟ کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 



†??'§ : آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش, آواره, مرگ, باز, هم, بی, کسی, رو, چاره, کردیم, avarehmarg,
24 / 2 / 1392
3:52 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

غروب یک رویا

این داستان به همونی که می پرستی واقعی هست. . .

سلام به همه دوستان من فقط مینویسم و یه خاطره محظه نه بیشتر شاید چیزی نباشه که خیلی ها انتظار دارن

ما جرا از زمانی شروع شد که خاله مهین همسایه ماشدوجالبه که مربی مهد کودک من بود چون مادرم شا غل بود من همیشه پیش خاله مهین بودم خیلی دوسش داشتم مثل مادرم بود وشاید خیلی نزدیک تر خاله مهین اون زمان یه زن 21 ساله بود که 16 سالگی از دواج کرده بود وخیلی وقتا شوهرش جبهه بود اون تنها بود و خوب هر وقت که تنهابود من پیشش بودم مادر من 3 تا پسر داشت و اون هیچ بچه ای نداشت یه روز ازش پرسیدم خاله چرا شما بچه ندارین گفت خدا نداده ولی شاید اگه تو دعا کنی دلش به رحم بیاد و یه بچه هم به من بده من هم با همون پاکی بچه گی دستام رو بالا بردم گفتم خدایا چی میشه به مهین جون من یه بجه ناز نازی بدی این قد دلگیر نباشه شا ید اون روز لهضه دعا بود وشایدم من یه وسیله که میبایست تا وان این دعامو پس بدم گذشت از این ماجرا و بعد یه مدت خاله بچه دار شد و خدا یه دختر ناز به اون داد که اسمش رو گذاشت رویا اون زمانی که رویا به دنیا اومد من 4 سال داشتم اولا به رویا هسادت میکردم ولی محبت خاله مهین به من کم نشد بیشتر هم شد همیشه به هم میگفت تو دوماد خودمی من رویا رو از دعای تو دارم و میدمش به خودیت ومن هم ضوق مرگ میشدم توعالم بچه گی من و رویا باهم بزرگ میشدیم و روز به روز به هم وابسته تر تا جای که روز اول که رفت مدرسه من هم با هاش رفتم بعد اونی که رفت تو مدرسه من هم رفتم طرف مدرسه خودم روز ها میگذشت تا که رویا 9 ساله شد و من هم 13 سالم بود یواش یواش زم زمه های تاصب بی جای مادر من و پدر اون شرو شد ولی خوب همیشه خاله مهین مشکل گشا بود من و رویا اگه یه روز هم نمیدیدیم روزمون شب نمیشد به هر نحوی بود همو میدیدیم حتی شده از روی دیوار تا جای که ما درم منو تو خونه حبس کرد تا جلوی من و بگیره این جا بود که رفیقم ممل به دادم رسید به من پیشنهاد داد خودتو بزن به مریزی و بگیر بخواب تو خونه بعد من از رو دیوار میام تو خونه جا تو میخوابم تو برو پیش رویا خیلی مرده نقشه رو اجرا کردیم همه چی خوب پیش رفت تا جایی که من از فکر سا عت و وقت بیرون رفتم و وقطی به خودم اومدم دیدم ساعت 3 بعد از ظهره و وقطی با عجله به خونه بر گشتم دیدم ممل به گیر مادرم افتاده و یه کتک حسابی ازش خورده و خو ب ماجرا لو رفت ما درم که دید نمیتو نه جلوی من رو بگیره و بامذاکرات خاله مهین به این نتیجه رسیدن که بین ما صیغه محرمیت بخونن و خوب ما دو تا به هم نزدیک تر شیم اون قدر نزدیک که هیچ رازی رو مخفی از هم نداشتیم و مثل همیشه مهین جون بهترین پشتیبان ما همیشه با هم بودیم و خیلی وقتا که خونه خاله بودم وقتی شوهرش نبود کنار هم می خوابیدیم فقط همیشه به همون میگفت کاری نکنین که با عث سر افکندگی من بشین و ما دوتا به احترامش هیچ وقت از بوسیدن هم و در آغوش گرفتن هم جلو تر نرفتیم دو تا مون درس خون بودیم شاگرد اول مدرسه حمید خان پدر رویا دیگه منو قبول کرده بود به عنوان دامادش ولی واسم یه شرط گذاشت که باید بری دانشگاه و من هم ازت حمایت میکنم تا رویا رو بهت بدم اونقدر رویا رو دوست داشتم که هر زمان بهم میرسیدیم قلبم مثل گنجشک میزد و چنان آرا مشی کنارش داشتم که نمیشه بیانش کرد یه عشق واقعی که حاضر بودم همچیزم رو بدم واسش و به هیچ چیز بجزکنارش بودن فکر نمیکردم

بقیه در ادامه مطلب

 



†??'§ : غروب یک رویا, اواره مرگ, بهنوش, بهنوش عارف پور, وب سایت اواره مرگ, avarehmarg, www, avarehmarg, orq, ir, عاشقانه , تنهایی, داستان, شعر , عشق,
??ادامه مطلب??
21 / 2 / 1392
1:13 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

گاهی فقط یک … !!


گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز میشود

گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام میگیرد

گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود میشود

گاهی با یک بی مهری ، دلی میشکند

مواظب بعضی یک ها باشیم !

در حالی که ناچیزند ، همه چیزند …




†??'§ : آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش, آواره, مرگ, باز, هم, بی, کسی, رو, چاره, کردیم, avarehmarg,
8 / 2 / 1392
1:0 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

عاشقانه هایم

 عاشـــــقـــــانه هایـــــم را برای که مــــیــــگــــویــــــم؟؟
برای قــلـبــــی خائــــــــــــــــن ،
برای چشـــمانی هـــوســـــــــران ،
برای گـــــــوش هایی کــــــــر ،
برای چشــــــــــــمانی کـــــــــور ،
یا برای دســـتـــــــانی بی حـــــس؟؟؟
نه برای تو نـــــــمـــیـــــــگـــویـــم مـــــرد مغـــــــرور
که از قـــلــبــــی شـــکــســـته  ،
 از دخـــتـــری با چــــــشــــم هایـــــی زلال ،
با قــلـــبـــــی پاکـــــــــــــ با دســـتــانــی وفــــادار ،
با عـــشـــقـــــــــی ابــدی و با ســـرشــتــی خـــدایـــــی
  خـــــبـری نــــــمــیــگــــیــــری .
برای تو نــــــمــــــــیـگـــویـــــــم و نـــــــــمیـسـرایم
که مـغـــــرورتــــــــر و ســــــــخـــــت تـــــر شـــــــــــوی ،
تـنـــــها عــاشـــــقـــانه هـــایــــم را با چــشــــمانـــی تــــر ،
با بـــغــــضــــی خــفــــــه شده و بـیــــــصدا ،
با اشـــــــک هــایــــی روان برای دل عـــاشـــقـــم
و
خــــدای عـــاشــــقـــــان خــــــــواهــــم گـــــفـــــت …



†??'§ : آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش, آواره, مرگ, باز, هم, بی, کسی, رو, چاره, کردیم, avarehmarg,
31 / 1 / 1392
3:59 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§

صفحه قبل 1 ... 14 15 16 17 18 ... 74 صفحه بعد

    خانه? پروفايل ? طراح


آواه مرگ بهنوش

Friends

?گروه طراحيـ کول تم?
?آواره مرگ?

عاشقانه های بی تکرار - نفس
دختری از جنس سکوت-نادیا
عشق رفته - هانی
وب سایت موزیک آواره مرگ
زمستان احســـــــــــاس یک طرفه
... داد بزن لعنتي
san niea ba-love
عشق من تویی
دختر پسر مد
شمیم عشق
عاشقان تنها
کلبه ی تنهایی من - مهدیه
وبلاگ دوست خوبمون گندم -- عاشقانه
کلبه عشق من و تو
love 15 - tarajojoo
بچه های دیونه ماشین
جاده بی انتها(اتیش پاره 2 )
عکس دوستان اواره مرگ
سکوت (سمیرا)
عشق من فقط خداست(ارام)
وبلاگ دختر خشکلا (حنانه)
Rain Girl - Baran
راک موزیک


?rchive

دی 1397
مرداد 1396
مهر 1394
اسفند 1393
دی 1393
آذر 1393
آبان 1393
مهر 1393
شهريور 1393
مرداد 1393
تير 1393
خرداد 1393
ارديبهشت 1393
فروردين 1393
اسفند 1392
بهمن 1392
دی 1392
آذر 1392
آبان 1392
مهر 1392
شهريور 1392
مرداد 1392
تير 1392
خرداد 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391
آبان 1391
مهر 1391
شهريور 1391
مرداد 1391
تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390

Daily

عکس دوستان اواره مرگ
وصیت نامه کورش کبیر
شعر ان روی کثیف سکه

http://up.ghalebgraph.ir/up/galebgraph/authors/hamidreza/Bahman94/3/10.png

Categories

موزیک
عاشقانه
بی کلام
اجتماعی
داستان
عاشقانه
خیانت
عکس
عاشقانه
موزیک
دخترونه
متن
عاشقانه
شعر
داستان کوتاه
جملات کوتاه
اس ام اس
عاشقانه
مناسبتی
سرکاری
ضد حال
کد پیشواز
همراه اول
ایرنسل
رمان

Authors

اواره مرگ

طراحي از بهنوش